خداحافظ محرّم عزیزم

ساخت وبلاگ
از پنجره اتاقم صدای دمام و سنج می آید ...

این آخرین دسته ی عزاداری ست ...

هم کلاسی هایم

همان ها که از مذهب من بیزارند

روی گروه فرستاده اند

ربیع مبارکمان! مُردیم از این همه سیاهی!

من به صدای سنج ها گوش می دهم که حسابی دم گرفته اند

من اشک هام فرومی چکد ...

من دلم تنگ می شود ...

بیچاره ها نمی دانند سیاهِ حسین؛ سپیدترین رنگ عالم است ...

به مُحرم فکر می کنم ... که رفت ... که تمام شد ...

بیچاره ها نمی دانند حسین؛ جاری ِ لحظه هاست ...

در ربیع ... در رمضان ... در شوال ... در ...

بیچاره ها نمی دانند

کُلُّ یومِِ عاشورا ...

شیپور دسته، نوای پایان عزا را می دمد ...

من دلم تنگ می شود ...

مرا برگردانید به شب های طریق الحسین ... ... ...

می خواهم موسی شوم...
ما را در سایت می خواهم موسی شوم دنبال می کنید

برچسب : خداحافظ, نویسنده : fyekabiedoora بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 2 آذر 1396 ساعت: 3:20