باید زندگی کرد:)

ساخت وبلاگ

1

سلااااااام:)))

صد سال به این سالها

عید شما مبارکا

ان شالله تنی سالم و لبی خندون و دلی شاد و جیبی پر پول:)

2

یا من یعطی الکثیر بالقلیل یعنی کاروان راهیان نور خودمان که کنسل شد قرار نبود قم و جمکران ببرد ... قرار نبود مرقد و مزار ببرد ... قرار نبود راه اضافه ای برویم ... قرار بود فقط مناطق عملیاتی و برگشت .... اما ...

یا من یعطی الکثیر بالقلیل!

کاروان که کنسل شد و ما سه نفر را به کاروانی دیگر معرفی کردند اولش فکر می کردیم سخت خواهد بود ... ما همیشه دانشجویی رفته بودیم و با هم سن و سالهای خودمان .... حالا ماییم و یک کاروان پر از حاج خانوم و مامان و بچه .....

یا من یعطی الکثیر بالقلیل یعنی خیلی خدا برایمان برنامه ریخته بود ... یعنی خیلی خوش گذشت ... یعنی اولین سفر تنهایی من خیلی عالی بود ... یعنی مرقد امام ... یعنی بهشت زهرا س ... یعنی حرم سیدالکریم .... یعنی اکثر مناطق عملیاتی .... یعنی شوش ... یعنی قم ... یعنی جمکران .... یعنی خیلی کیف داد ... یعنی سال تحویل با شهدا ... یعنی ....

آقا جای همه ی شما خالی ...

3

 

تنهایی درد دارد وقتی با تمام خیابان ها او را انتخاب کرده بودی .... اشک دارد وقتی با تمام کوه ها او را انتخاب کرده بودی .... مچالگی قلب دارد وقتی از تمام انسان ها او را انتخاب کرده بودی ... تنهایی تحقیر دارد وقتی با غرور شکسته ات ... آبروی ریخته ات .... دوستان از دست داده ات .... یک کوه کینه ات .... او را انتخاب کرده بودی ....

تنهایی اما کُشنده نیست وقتی انتخابش نبودی ... نیستی ... نخواهی بود!

دیگر نخواهی مُرد وقتی یادت می آید زشت بود اگر تو را انتخاب می کرد ... یادت می آید مجبور بود ... یادت می آید چاره ای نداشت ... یادت می آید ده شب بود ... یادت می آید دایی اش بود ... مادربزرگش بود ... یادت می آید پایان نامه اش بود ... یادت می آید ....

یادت می آید برای همه ی اینها جواب داشت ....

نه! تنهایی کُشنده نیست ... تنها دل چموشت سوال پیچت می کند .... و تو هی مجبوری دست سر دلت بکشی و حواله اش بدهی به شهادت امیرالمومنین .... به شهادت امام رضا .... به دو ساعت و نیم چشم به راهی ....

دل چموشم! نمی میری! نترس! این روزها می گذرد ... تو قوی می شوی ... قوی هم نشوی عادت می کنی ... کنار می آیی ... اما نمی میری ... من و تو سخت جان تر از این حرفها هستیم .... این درد ما را نمی کشد .... قوی می کند .... با تجربه می کند .... هر چین و چروک روی صداقتت نشان از تجربه می شود ... زندگی کردیم .... خوب یا بد .... درست یا اشتباه .... پنج سال زندگی کردیم و .... حالا باید باز هم زندگی کنیم ....

دلم! به امام رضا جان اعتماد کن! مثل همیشه! مثل همیشه ی این همه سال.....

4

دوست ندارم خودم را جای آنهایی بگذارم که سیل را دیده اند ... چشیده اند ... لمس کرده اند ....

نمی نویسم چون دلش را ندارم ....

فقط فکر کنم یکی از مخاطبینم شیرازی است ... آقای هادی سالمید ان شالله؟

خدایا! ادامۀ سیل را ببر اسراییل .... ببر در لانه ی کاخ سفید ... تو را به حضرت عبّاس قسم ادامه ی سیل را ببر خانه ی آل سعود ... خانه ی ترامپ .... ولی هم وطنان ما نه!

5

اردوی جهادی بایکوت شدم! زبان سرخم سر سبز بر باد داد! :)))

6

فقط منم و

خداجانم و

بچه هام :))

می خواهم موسی شوم...
ما را در سایت می خواهم موسی شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fyekabiedoora بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 ساعت: 10:21