مژدگانی! ... مژدگانی!

ساخت وبلاگ
شنبه پشت کدام ده کوره ای جامانده که این قدر برای رسیدن دست و پا می کند؟!!!

بیست و دوم آبان توی پاییز کدام تقویم راهش را گم کرده که به ورقهای نود و پنج نرسیده؟!!!

آبان چقدر کش آمده!!!

تلویزیون چه بی رحمانه " مغناطیس" نشان می دهد!!!

کفش نو گرفته ام ...

چادر نو گرفته ام ...

کوله ی نو گرفته ام ...

شبها دعوایمان می شود سر تاریخ حرکت ...

کی متبرک به غبار طریق الحسین می شوند؟!

چادر کهنه ی پارسالم بنای اعتراض و التماس و گریه و زاری گذاشته ...

نمی برمش ...

چاره ای ندارم!

باید سبک رفت ...

سبکساران زودتر می رسند ...

زهرا و لطیفه راهی شدند ...

زهرا و زینب هم دیروز با راهیان رفتند ...

زودتر نوبت ما برسد خب!!!

جانمان به لب رسید .......................................

شنبه را ندیده اید؟!

خبری از بیست و دوم آبان ندارید؟!

اگر مرا خواندید و جایشان را می دانید

سلام برسانید بگویید دلمان ترکید ... زودتر بیا .... تو را به خدا زودتر بیا ...

کمی دعا کنید ...

کمی بیشتر از لیاقتم دعا کنید ...

که تا شنبه نفس بماند ...

سلامت بماند ...

امید بماند ...

که سی آبان ....

این چشمها

گنبد ببیند ...

پرچم ببیند ...

عشق ببیند ...

نور ببیند ...

حسین ببیند ...

حسین ...

حسینم ...

حسین دلم ...

حسین جانم ...

حسینم ...

یکی نمی داند شنبه کجا خوابش برده ؟! کجا جا مانده؟!

از بیست و دوم آبان خبر ندارید؟!

مژدگانی می دهم ...

به خدا مژدگانی می دهم ...

دو رکعت نماز و یک امین الله توی صحن انقلاب

برای غیر مشهدی ها ...

هرچه بخواهید و از توانم برآید

برای مشهدی ها ...

فقط دست شنبه را توی دستم بگذارید و

به دعا راهی ام کنید ...

می خواهم موسی شوم...
ما را در سایت می خواهم موسی شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fyekabiedoora بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت: 19:34