با ذوق صدایش را نازک می کند و می گوید
آخ جون! پس دیگه شماره تو بدیم, خواستگار راه می دی!
تند و تیز, أشداءُ علی الکُفار, نگاهش می کنم ...
لبخندش می ماسد ... رنگش می پرد که خشمم دامنگیرش شود ...
زیر لب می گوید
من که نفهمیدم تو چطور شوهری می خوای!
به همان تندی جواب می دهم
اگر امثال تو می فهمیدید به جای امام رضا به شما می گفتم!!!!!
می خواهم موسی شوم...برچسب : نویسنده : fyekabiedoora بازدید : 13